تا خدا هست جایی برای ناامیدی نیست

- مردی گفت: خدایا! تو کجایی ؟؟؟؟ بگذار تو را ببینم.
- ستاره ای درخشید؛ اما مرد ندید. 
- مرد فریاد کشید: خدایا! یک معجزه به من نشان بده. 
- کودکی متولد شد و اما مرد باز توجهی نکرد. 
- مرد در نهایت ناامیدی فریاد زد: خدایا خودت را به من نشان بده و بگذار تو را ببینم. از تو خواهش می کنم. 
- پروانه ای روی دست مرد نشست و او پروانه را پراند و به راهش ادامه داد.
  ما خدا را گم می کنیم؛ در حالی که او در کنار نفس های ما جریان دارد. خدا اغلب در شادی های ما سهیم نیست. تا به حال چند بار خوشی هایت را آرام و بی بهانه به او گفته ای؟؟ تا به حال به او گفته ای که چقدر خوشبختی ؟؟؟؟ که چقدر همه چیز خوب است؟؟؟؟ که چه خوب که او هست ؟؟؟ 
  خدا، همراه همیشگی سختی ها و خستگی های ماست. زمانی که خسته و درمانده به طرفش می رویم خیال می کنیم تنها زمانی که به خواسته خود برسیم او ما را دیده و حس کرده اما گاهی بی پاسخ گذاشتن برخی خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه او به ماست.
  خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد. به عشق ایمان دارم حتی اگر آن را حس نکنم. به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشد. تا خدا هست، جایی برای نا امیدی نیست.  

منبع:

گروه پیام نما

   

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد جمعه 20 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:30 ق.ظ http://www.eshghzibast311.blogsky.com

سلام
قشنگ بود.
همیشه خندان باشی.

متشکرم! من هم برای شما آرزوی سلامتی و لب هایی خندان دارم
ببخشید که پاسخ اینقدر دیر شد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد