گفتگو با خداوند

از خدا خواستم عادتهای زشتم را ترکم دهد

خدا فرمود:خودت باید آنهارا رها کنی.

از او خواستم :خدایا پس صبر به من عطا کن

ندا آمد :صبر عطا کردنی نیست باید آنرا بیاموزی!

گفتم خدایا لا اقل مرا خوشبخت کن

گفت:نعمت از من خوشبخت شدن ازتو

از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند

فرمود :رنج ترا از دلبستگی های دنیایی جدا و به من نزدیک ترت میکند

از او خواستم روحم را رشد دهد

فرمود: نه تو خودت باید رشد کنی من فقط شاخ و برگ اضافی ات را هرس میکنم تا بارور شوی

از خدا خواستم کاری کند از زندگی لذت کامل ببرم

فرمود :برای این کار من به تو زندگی داده ام.

از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد من هم دیگران را دوست بدارم

خدا فرمود : آها بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد