خانه عناوین مطالب تماس با من

اندیشه های من

اندیشه های من

درباره من

من خویشاوند نزدیک هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی کند. نه ابرو به هم می کشد و نه لبخندش ترفند تجاوز به حق و نان وسایبان دیگران است . نه ایرانی را به انیرانی ترجیح می دهم و نه انیرانی را به ایرانی . من یک لر بلوچ کرد فارسم، یک فارس زبان ترک. یک آفریقایی اروپایی استرالیایی آمریکایی آسیایی ام. یک سیاه پوست زرد پوست سرخ پوست سفید پوستم که نه تنها با خودم ودیگران کمترین مشکلی ندارم ، بلکه بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس میکنم . من انسانی هستم در جمع انسانهای دیگر بر سیاره مقدس زمین که بدون دیگران معنایی ندارم . ...... "احمد شاملو" ادامه...

روزانه‌ها

همه
  • nightingale-song

پیوندها

  • اشک و لبخند
  • خوش به حال آهوها(شعر)
  • خانه دوستی ما
  • عبادتگاه من
  • کوچ با تو در بامداد
  • کویر تجربه نگاری
  • وسوسه های یک قلم
  • رهایی
  • دل آسمونی

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • بدهکاری های من+یک روایت
  • خنده دارترین اتفاق
  • بهار93
  • ای کاش می توانستم کاری کنم!
  • حس خوب
  • تا خدا هست جایی برای ناامیدی نیست
  • (خدایا شکر)پاسخ پست قبلی
  • نمی دانم های من
  • به استقبال یلدا
  • آدمهای اطراف من
  • عباس احمدی
  • رویای من
  • دهه شصتی ها
  • گفتگو با خداوند
  • روزى «امین» سزا لب حسرت گزیدن است‏

بایگانی

  • فروردین 1393 3
  • اسفند 1392 1
  • دی 1392 2
  • آذر 1392 6
  • آبان 1392 1
  • بهمن 1391 1
  • دی 1391 1
  • آبان 1391 3
  • مهر 1391 6
  • شهریور 1391 2
  • مرداد 1391 2
  • تیر 1391 1
  • خرداد 1391 6
  • اردیبهشت 1391 3
  • فروردین 1391 3
  • اسفند 1390 5

آمار : 10289 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • بدهکاری های من+یک روایت یکشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1393 02:31
    یک میلیون شهریه ی دانشگاه داده ام! 180 تومان حق نمایندگی! 110 تومان پکیج ها را سفارش داده ام! 600 تومان بدهکار دانشگاهم! بی خیال همه ی دنیا و درس هایش! بفکر جذب دانش آموز هستم! تا بلکه بخشی از هزینه ها جبران شود! می شود آیا؟!!!!؟ روایتی از پیامبر دو نفر به نزد رسول خدا رفتند. گفتند یا رسول الله پدرمان از دنیا رفت. چه...
  • خنده دارترین اتفاق جمعه 15 فروردین‌ماه سال 1393 22:11
    خنده دارترین اتفاق این ترم دانشکده چه بوده!!!!؟ در پروژه ی درس مهندسی نرم افزار فاز پیاده سازی حذف شده برای راحتی شما عزیزان و . . . حال آنکه در همه ی کشورها تاکید بسیار زیادی روی پیاده سازی کار دارند! واقعا خنده داره! استاد خسته نباشی مرسی از اینکه فاز پیاده سازی را حذف کردی!!!!
  • بهار93 پنج‌شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1393 01:49
    بهار 93 هم از راه رسید زمان بدون هیچ توقفی در حال گذر است ثانیه ها می آیند و می روند بدون آنکه از زندگی چیزی بفهمیم مدتی هست که زندگی شادابیش را برایم از دست داده! در گرداب نمی دانم ها گیر کرده ام و زمان را از دست می دهم گاه شبها بیدارم و به جایش صبح ها در خوابم اگر صبح زودتر بیدار شوم شب باز هم بیدارم و این تاثیر...
  • ای کاش می توانستم کاری کنم! یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1392 01:12
    امروز: امروز را چگونه گذراندم؟ امروز با دوستان قرار داشتیم می خواستیم ایده ها را روی هم بگذاریم کاری کنیم کارستان افق و چشم انداز کار را مشخص کنیم هدف همین بود که با لطف دوستان و دیدن سختی پروژه های پیش بینی شده به سخره گرفته شد و با قاه قاه های دمادم دلسردتر از پیش شدم اما به رسم همرنگ شدن با جماعت من نیز قهقه ای تلخ...
  • حس خوب شنبه 28 دی‌ماه سال 1392 15:20
    میلاد با سعادت حضرت<< محمد>> <<ص>> تبریک میگم به همه ی مسلمانان روی این کره خاکی! بعد از این خبر خوب خبر دیگه ای هم دارم اینکه دیگه نیازی نیست برای ورود به سایت MathWorks از فیلترشکن استفاده کنیم!! وای خدای من واقعا چه حس خوبیه وقتی MathWorks را باز می کنی فیلتر نیست! و نیاز به فیلترشکن...
  • تا خدا هست جایی برای ناامیدی نیست جمعه 20 دی‌ماه سال 1392 10:18
    - مردی گفت: خدایا! تو کجایی ؟؟؟؟ بگذار تو را ببینم. - ستاره ای درخشید؛ اما مرد ندید. - مرد فریاد کشید: خدایا! یک معجزه به من نشان بده. - کودکی متولد شد و اما مرد باز توجهی نکرد. - مرد در نهایت ناامیدی فریاد زد: خدایا خودت را به من نشان بده و بگذار تو را ببینم. از تو خواهش می کنم. - پروانه ای روی دست مرد نشست و او...
  • (خدایا شکر)پاسخ پست قبلی جمعه 29 آذر‌ماه سال 1392 01:55
    بعضی وقتها آدم صبر میکنه ومیدونه از این صبرش مطمئنه نتیجه ای نمیگیره(بدترین حالت) خداوند گفته صبر کنید حتی صبری که برای شما سخت و نفسگیره شما نمیدانید براتون تو این صبر خیری هست چرا خدا تو قرآن میگه الله مع الصابرین پس خدا همراه شماست یه سوال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر کردین آیا برای خدا کاری داره در یک چشم برهم زدن همه چیزو خوب...
  • نمی دانم های من جمعه 29 آذر‌ماه سال 1392 01:02
    هجوم حجمه ی نادانسته ها بس ناامید کننده است! به راستی چه باید کرد؟ چه فرق می کند کجا باشی؟ فقط باید بدانی چه می خواهی؟ همان چیزی که مدتی است مرا همچون کلافی سردرگم و مشغول به خود کرده! در میان همه ی نمی دانم هایم گرفتارشده ام در کنار این همه، چه کنم؟ نمی دانم! صرف خواندن پول نمی شود اصلا کلا پول درآوردن بلد می خواهد و...
  • به استقبال یلدا سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 14:46
    یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت یلدایتان مبارک
  • آدمهای اطراف من چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1392 22:20
    سلام کم کم اینجا داره به پاتوق دوباره ی من و یه دفترچه ی خاطرات تبدیل میشه! راستش اینقدر توقع آدمهای دوروبرم از من زیاد شده که من از خودی خودم تعجب می کنم آنقدر که دیدم هیچ کس محرم تر از همه نیست..... گفتم یه کاریکلماتور هم بنویسم شاید توقعشان کمی کمتر شد..... خدا به خیر بگذرونه این روزهارو...........
  • عباس احمدی شنبه 2 آذر‌ماه سال 1392 11:17
    نذر کردم بروم خوب گم و گور شوم یک دهه از جلوی چشم خودم دور شوم بروم جانب تفتیده‌ترین تاکستان مست از جذبه‌ی هفتاد و دو انگور شوم جام حیرت بزنم مست علی مست شوم چای هیئت بخورم نور علی نور شوم اشک می‌ریزم و امید که این فن شریف اگر از روی ریا باب شود، کور شوم سببی ساز که از روضه به آن‌جا برسم که خریدار سرِ دار چو منصور شوم...
  • رویای من جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 00:13
    سلام مدتی هست با خودم خیالپردازی می کنم و از این قوه ی تخیل خودم تعجب می کنم امروز داشتم به همه ی اتفاقات گذشته ام فکر می کردم و دهانم از تعجب بازماند اما هنوز امیدوارم راستش موضوع این هست که: فصل اول وقتی رتبه ی کنکورم (86)اومد فکر کردم اگر شهر خودم قبول بشم چقدر خوب میشه من باید ادامه تحصیل بدم و یه دانشگاه خوبتر...
  • دهه شصتی ها چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1392 00:51
    به نقل از یک همکار بیکارمون در نظرات سایت:estekhdam.com آخرین داستان دهه شصت پدران و مادران دهه شصت می گفتند: «بچه که عمر و نفسه ده تاش کمه، صدتاش بسه!» در همین راستا و همچنین در راستای نبود سینما، پارک و … برای سرگرمی و کسی چه می داند، شاید هم برای افزایش گوشت دم گلوله، کانون های خانواده های ایرانی گرم و گرم تر شدند...
  • گفتگو با خداوند یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1391 13:22
    از خدا خواستم عادتهای زشتم را ترکم دهد خدا فرمود:خودت باید آنهارا رها کنی. از او خواستم :خدایا پس صبر به من عطا کن ندا آمد :صبر عطا کردنی نیست باید آنرا بیاموزی! گفتم خدایا لا اقل مرا خوشبخت کن گفت:نعمت از من خوشبخت شدن ازتو از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند فرمود :رنج ترا از دلبستگی های دنیایی جدا و به من نزدیک...
  • روزى «امین» سزا لب حسرت گزیدن است‏ دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 12:17
    دل را زبیخودى سر از خود رمیدن است جان را هواى از قفس تن پریدن است از بیم مرگ نیست که سر داده‏ام فغان بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است دستم نمى‏رسد که دل از سینه برکنم بارى علاج شوق، گریبان دریدن است شامم سیه‏تر است زگیسوى سرکشت خورشید من، برآى که وقت دمیدن است سوى تو اى خلاصه گلزار زندگى مرغ نگه در آرزوى پر کشیدن است...
  • من مقصرم؛تو چطور یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 18:44
    - این مملکت تا هزار سال دیگه درست بشو نیست! - ای آقا! ما کجا غرب کجا! اونا دویست سال از ما جلو هستن! - مملکت رو بر باد دادن، نابود کردن! - کار دشمنه، نمی خواد ما پیشرفت کنیم، یعنی چشم ندارند پیشرفت ما رو ببینن! - تا فرهنگمون درست نشه این کشور دست نمی شه! - زمان کورش و داریوش همه چیز سرجاش بود.. اگه برگردیم به اون...
  • 10 درس شگفت انگیز از زندگی انیشتین چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 09:50
    ۱ . کنجکاوی را دنبال کنید “من هیچ استعداد خاصی ندارم .فقط عاشق کنجکاوی هستم “ چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید ؟ من کنجکاو هستم. مثلا پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد .به همین دلیل است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام . شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید ؟ پیگیری کنجکاوی...
  • زنگ تفریح پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 03:34
    جانی ساعت ۲ از محل کارش خارج شد و چون نیم ساعت وقت داشت تا به محل کار دوستش برود، تصمیم گرفت با همان یک دلاری که در جیب داشت ناهار ارزان قیمتی بخورد و راهی شرکت شود. چند رستوران گران قیمت را رد کرد تا به رستورانی رسید که روی در آن نوشته شده بود: ”ناهار همراه نوشیدنی فقط یک دلار”. جانی معطل نکرد، داخل رستوران شد و یک...
  • تفالی از حافظ شیراز در روز بزرگداشت او جمعه 28 مهر‌ماه سال 1391 16:10
    در دیــــر مــغان آمد یارم قدحی در دست مسـت از می و می خواران از نرگـس مستش مست در نــــعل ســمند او شکل مــه نو پیدا وز قـد بلند او بالای صـــنوبر پســت آخر زچه گویم هست از خود خبرم چون نیست وزبهر چه گویم نیست با او نظرم چون هست چون شمع وجود من شب تا به سـحر خود را می سوخت چو پروانه تا روز ز پا ننشست شمع دل دمسازان...
  • ذهن ما از درک این تصاویر عاجز است سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1391 10:35
    پیتر تامپسون استاد دانشگاه یورک، در سال ۱۹۸۰ عکس مارگارت تاچر-نخست وزیر وقت انگلیس- را دستکاری کرد و این پدیده را در آن اعمال کرد. این عکس به قدر مشهور شد که به دستکاری‌های اینچنینی عکس‌ها، اصطلاح پدیده یا اثر تاچر اطلاق شد . خوب نگاه کنید به عکس‌های بالا دقت کنید، عقیده شما در مورد آنها چیست؟اصولآ چیز خاصی نظر شما را...
  • کاش این جمعه بیاید یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1391 01:49
    هیچ بودیم، خدا خواست که تشکیل شویم مختصر شرحی از آن صاحب تفصیل شویم قبل ما آمده‌ بودند که آدم باشند یک کلاغ آمد و آموخت که قابیل شویم چه عصاها به زمین خورد که ما برخیزیم بعد هم منکر ِ رفت‌آمدِ از نیل شویم تا کجا از خودمان غول سه‌سر می‌سازیم؟ نور هم آن قدَری نیست که ما فیل شویم! تازه گیرم بشویم، از کرَم او‌ست اگر باز...
  • عشق را، تجربه کن چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 11:41
    گل من، قلبت را، به خداوند سپار... آن همه تلخی و غم، این همه شادی و ایمانت را... گاهی از عشق گذر کن و دلت را، بسپار به خداوندی که خوب می داند گل من؛ سهم تو از دل چیست...! گاه، دلتنگ شوی، گاه، بی حوصله و سخت و غریب! و زمانی را هم، غرق شادی و پر از خنده و عشق... همه را، ای گل ناز، به خداوند سپار... خاطرت جمع، عزیز! که...
  • یک با یک برابر است؟ چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 11:01
    « یک با یک برابر است » از میان جمع شاگردان یک برخاست همیشه یک نفر باید به پا خیزد به آرامی سخن سر داد تساوی اشتباهی فاحش و محض است. نگاه بچه‌ها ناگه به یک سو خیره گشت معلم مات بر جا ماند. و او پرسید: اگر یک فرد انسان واحد یک بود آیا باز یک با یک برابر بود؟ سکوت مدهشی بود و سوالی سخت معلم خشمگین فریاد زد آری برابر بود...
  • توصیفی زیبا از زبان عزیزی پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 13:29
    عزیزی در چهارم دی ماه 1337 در سر پل ذهاب کرمانشاه به دنیا آمد؛ در کودکی با عشایر سیاه چادرنشین حشر و نشر فراوان داشت و قبل از رفتن به دبستان، خواندن و نوشتن را بدون داشتن معلم و تنها از روی کنجکاوی و تأمل و دقت از نوشته‌های روی تابلوها و اسامی خیابان‌ها و... به خوبی فرا گرفت.وی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به دعوت شمس...
  • چقدر خنده داره نه ؟ ولی تاسف داره!!!! چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 16:07
    چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت به درگاه الهی دیر و طاقت فرسا میگذره ولی ۶۰ دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره! چقدر خنده داره که ۱۰۰ هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد! چقدر خنده داره که یه ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یه ساعت...
  • نصایحی چند به سبک کامپیوتر سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 13:00
    1. در زندگی و معاشرت با دیگران، نرم افزار باشیم نه سخت افزار. 2. در سایت زندگی، همیشه لینکِ (Mohabbat) داشته باشیم و هیچگاه برای این سایت، فیلتر نگذاریم. 3. برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی، از سه کاراکتر "ع"، "ش" و "ق" استفاده کنیم. 4. هیچگاه قفل سی دی قلب مردم را نشکنیم. که...
  • شانه های باد دوشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1391 23:39
    به شانه های سست ِ باد منم که تکیه داده ام به این دوچشم بی گناه عذاب ِ گریه داده ام منم که از کوه ِ خودم همیشه کاه ساختم برگ ِ برنده داشتم ولی همیشه باختم من از تمام اسمان به یک ستاره دلخوشم تویی که طول می کشی منم که وقت می کُشم نگاه کن صداقتم اسیر صد فریب شد دل ِ من از هرچه که بود همیشه بی نصیب شد *** صبح ندیده عمرمان...
  • احـد عظیـم زاده سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1391 11:32
    احـد عظیـم زاده مولتـی میلیـاردر ایـرانـی از زنـدگی اش می گویـد اگر نخستین سال های زندگی مشقت بار این تاجر فرش و مولتی میلیاردر ایرانی را در نظر بگیریم و آن را با موقعیت کنونی اش قیاس کنیم، شگفت زده خواهیم شد. کسی که در هفت سالگی و از همان روز اول مدرسه، مجبور می شود پشت دار قالی بنشیند، اکنون با اتکا به خلاقیت و کار...
  • 30 قانون موفقیت جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 17:08
    سلام 30 قانون موفقیت را از وب سایت تخصصی مدیریت صنعتی کرمانشاه برداشتم. بنظرم بسیار عالی بود و همچنین نکات مهم را از نظر خودم هایلایت کردم امیدوارم در کنار هم موفق باشیم!!! 1) قانون علت و معلول هر چیز به دلیلی رخ می دهد. برای هر علتی معلولی است و برای هر معلولی، علت یا علت های به خصوصی وجود دارد، چه از آن ها اطلاع...
  • زیر چرخ زمانه یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 14:41
    ماییم و پرسه‌های شبانه، همین و بس تا بانگ صبح، شعر و ترانه، همین و بس فرجام ماجرای بد روز را مپرس خوش باد قصه‌های شبانه، همین و بس بعد از من و تو ـ از من و تو ـ یادگار چیست؟ یک مشت داستان و فسانه، همین و بس مشتاقم و به خاطر یک لحظه دیدنت آورده‌ام هزار بهانه، همین و بس ـ ‌یک روح شرحه شرحه و یک جسم چاک چاک از من جز این...
  • 46
  • صفحه 1
  • 2