زیر چرخ زمانه

ماییم و پرسه‌های شبانه، همین و بس

تا بانگ صبح، شعر و ترانه، همین و بس

فرجام ماجرای بد روز را مپرس

خوش باد قصه‌های شبانه، همین و بس

بعد از من و تو ـ از من و تو ـ یادگار چیست؟

یک مشت داستان و فسانه، همین و بس

مشتاقم و به خاطر یک لحظه دیدنت

آورده‌ام هزار بهانه، همین و بس

ـ ‌یک روح شرحه شرحه و یک جسم چاک چاک

از من جز این مجوی نشانه، همین و بس

ـ تنها ـ در این حوالی متروک، روح من

با یاد توست شانه به شانه، همین و بس

چون عابری ـ خلاصه بگویم ـ در این مسیر

ماندیم زیر چرخ زمانه، همین و بس 

 

شعر از روزنامه جام جم ضمیمه چاردیواری

نظرات 2 + ارسال نظر
زهرا یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:59 ب.ظ http://mylife-mymind.persianblog.ir

خیـــــــــــــــــــــــــــــــــلی قشنگ بود!
مــــــــــــــــــــرسیـــــــــــــی

می گن کتاب یار مهربان است!
ظاهرا تو تنها یار مهربانی هستی که به ما سر میزنی هر ازجندگاهی ! و این وبلاگ پلی است میان من و تو!
دوستم بدار دوست من و باز هم بیا ای فامیل

زهرا دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:27 ب.ظ http://mylife-mymind.persianblog.ir

اولش بگم کلی ذوق مرگ شدم از یار مهربان بودنم
انصافا انگار فقط اینجا پلی بین ماست!
من هر وقت وقت کنم میام...فقط بنویس !

شکر خدا لطفت شامل حال من شده.
من هم فقط برای تو می نویسم وگرنه جهان پر است از این حرفها.
اینبار تصمیم گرفتم که وبلاگ را حذفش نکنم نمی خوام پست هارو هم حذف کنم! پس نگران نباش!!یار مهربانم.می نویسم تا وقتیکه هستم و حال و وقت دارم!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد